قطع کردن بریدن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

معادل انگلیسی لغت:
cut(off), to break off, to interrupt, to fell(as a tree), to settle(upon)to fix, to decide, to switch off, to ring off

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت قطع کردن بریدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قطع کردن بریدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/قطع کردن بریدن

پیشنهاد بهبود معانی